**به یکی میگن این ( ! ) علامت چیه ؟
میگه دستشویی ممنوع حتی یک قطره
**طرف میره آزمایش بده بعد از اینکه لیوان ادرار را پر میکنه
به پرستار میگه چیکارش کنم
پرستار میگه برو بالا طرف میگه به سلامتی همه
**میدونی چرا خانمها کمتر فوتبال بازی میکنند ؟
چون کمتر پیش میاد یازده تا خانم راضی بشن همزمان یه جور لباس بپوشن
*به یکی میگن چرا سی دیت انقدر خش داره میگه:آخه زیر قسمتهای مهمش خط کشیدم
*میگن هرکجا شنیدی گفتن یاحسین سریع برو بخاطر اینکه اونجا دارن غذا می دن وهرجاشنیدی یاعلی گفتند اونجا نرو بخاطر اینکه اونجا دارن ماشین حل می دن
*یک نفر میره خواستگاری.بعد دوستش ازش می پرسه نتیجه چی شد.میگه پنجاه پنجاه.اون و پدر و مادرش موافق نیستن . منو پدر و مادرم موافقیم
*به نیوتن گفتندبرای چی از افتادن سیب تعجب کردی نیوتن برای اینکه من زیر درخت گلابی نشسته بودم
*یک روزی سر یکی میخ میره میربرنش دکتر ، دکتر هر کاری می منه در بیاره نمی تونه آخرش یارو میگه کجش کن همان جا بمونه
**یکی ادعای پیامبری میکنه بهش میگن خوب اسم کتابت چیه میگه کتاب ندارم جزوه میدم بنویسید.
** یه روز یه بسیجی میره مغازه عروسک فروشی به فروشنده میگه ببخشید این خواهر قیمتش چنده
لطیفه
غضنفر رو برای اولین بار می برند توی هلی کوپتر ، توی آسمان از سمت چپی اش می پرسه : شما گرمتونه ؟ طرف می گه : نه. از سمت راستی اش می پرسه شما گرمتونه ؟ اون یکی هم می گه نه. بعد غضنفر بلند می گه : آقای خلبان هیچ کس گرمش نیست. اون پنکه سقفی رو خاموشش کن (پره های هلی کوپتر!)
غضنفر 2
غضنفر رفت مغازه وگفت ببخشید شما از اون کارت پستال ها دارید که نوشته : عزیزم تو تنها عشق من هستی؟ مغازه دار گفت بله داریم. غضنفر گفت پس 16 تا از اون کارتها رو محبت کنید!
غضنفر 3
معلم: با «آجر» جمله بساز، میگه با آجر که جمله نمیسازن، دیوار میسازن!
میگه: با «ابریشم» جمله بساز، میگه: هوا ابریشم خوبه!
میگه: با «اختاپوس» جمله بساز. میگه: اوخ، تا پوستم نسوخته برم تو سایه!
میگه: با «بنزین» جمله بساز. میگه: خوش به حال شماها که سوار بنزین!
میگه: با «تلاش» جمله بساز، میگه: مادرم رفت بازار طلاشو فروخت!
میگه: با «توکیو» جمله بساز، میگه: من خدیجه رو دوست دارم توکیو؟!
میگه: با «جام جم» جمله بساز. میگه: صبح که از خواب پامیشم جامو جم میکنم!
میگه: با «حمید و فرید» جمله بساز. میگه: شما با همید؟ چند نفرید؟
میگه: با «خرچنگ» جمله بساز، میگه: کره خر چنگ نزن!
میگه: با «رادار» جمله بساز میگه: از اینجا به خونه ما راداره!!
میگه: با «زنبور و خر و گاو» جمله بساز، میگه: زنبور خره، گاو منه!
میگه: با «ستیز» جمله بساز، میگه: موبایل سِت ایز آف (mobile set is off)!!!
میگه: با «سینا» جمله بساز. میگه: با عباساینا رفتیم بیرون!
میگه: با «شمشیر» جمله بساز، میگه: فدات شم شیر میخوری؟!
میگه: با «شیشه» جمله بساز، میگه: ساعت یک ربع به شیشه!
مشخصات یک پسر خوب: 1- پسره خوب تنهایی میره سینما وپارک - 2. یه پسره خوب بعد از تک زنگ سراغه تلفن نمیره - 3. یه پسره خوب وقته برگشتن به خونه ماشینش بوی اُدکلنه زنونه نمیده- 4. یه پسره خوب تو کلاسّه دانشگاه تا شعاع 3 متری هیچ خانومی نمیشینه - 5. یه پسره خوب پس از اتمام صحبت گوشی تلفنو بوس نمیکنه - 6. یه پسره خوب وقتی میاد خونه قرمزیه رُژه لب رو صورتش دیده نمیشه - 7. یه پسره خوب بعد از شنیدن اسم جنّیفر لپز استغفرالله میگه
پسری از سربازی برای پدرش این طور تلگراف زد : " من کاظم پول لازم " پدرش هم در جواب گفت : " من تراب وضع خراب
یه دوست خوب توی این دنیای بد مثل یه فنجون قهوه می مونه نمی تونه فضا رو گرم کنه ولی دلت رو گرم می کنه
کدام عضو مرد است که هیچ استخوانی ندارد، پررنگ است، دوست دارد تلمبه بزند و در عشق بازی نقش مهمی دارد؟............. اون عضو، «قلب» است، البته نظر شما هم محترم است
تشخیص دختر ایرانی !: هرگز بینی هایشان عمل کرده نیست . - موهایشان خدادادی طلائی است و مادر زادی مش داره . - وقتی از کنار هم رد میشن هرگز به هم چپ چپ نگاه نمی کنند. - تمام زیور آلاتشان طلاوجواهرات اصل است. - تا قبل از ازدواج هر گز ابروهایشان را بر نمی دارند. - بدون اجازه خانواده شان هیچ جا نمیرن . - وقتی باهاشون دوست شدی هفته دوم باید بری خواستگاری . - همیشه سر به زیر هستن و به هیچ غریبه ای نگاه نمی کنند
دوست داری تغییر کنی؟ خوشگل بشی؟ عوض بشی؟ مامان بشی؟ اصلا یه چیزه دیگه بشی؟ پس با ما تماس بگیر سازمان بازیافت زباله
به ترکه میگن یه موجود نام ببر.....میگه یخ! میگن یخ که موجود نیست؟ میگه چرا چون همه جا نوشته یخ موجود است
استاد دختررو میبره پای تخته میگه دستگاه تناسلی زن رابکش دختره خجالت میکشه سرشو میندازه پایین پسره میگه ببخشید استاد داره تقلب میکنه
صداقت خواستم داشتی، مهربانی خواستم داشتی، عشق خواستم داشتی،
قور قوری جون گل کاشتی! هر چی که خواستم داشتی!
تقدیم به قورباغه ی زندگی من (مربوط به تبلیغ خمیردندان داروگر)
همیشه دوست داشتم ابر باشم .... چون ابر انقدر شهامت داره که هروقت دلش می گیره جلوی همه گریه می کنه
یک شمع می تواند هزاران شمع را روشن کند، بدون آن که چیزی :از دست بدهد، مانند شادی که هیچگاه با تقسیم کردن کم نمی شود
ما چقدر دیر متوجه می شویم که زندگی یعنی همان روزهایی که زود گذشتن آن را آرزو می کنیم
یادت هست گفتم دوستت دارم و تو گفتی کوچکی برای دوست داشتن؟
رفتم و بزرگ شدم... آنقدر بزرگ شدم که یادم رفت دوستت داشته باشم.
بگیر از من تو این دل یادبودی،
که تنها لایق این دل تو بودی،
هزاران خواستند این دل بگیرند،
ندادم چون عزیز دل تو بودی
یه بار یه دیوونه دنبال رئیس بیمارستان می اندازه . خلاصه رئیس بیمارستان رو تو یه بن بست گیر میاره. رئیس بیمارستان با ترس می گه از جون من چی می خوای ؟ دیوونه هه می ره با دست بهش می زنه می گه حالا تو گرگی!
غضنفر رو برای اولین بار می برند توی هلی کوپتر ، توی آسمان از سمت چپی اش می پرسه : شما گرمتونه ؟ طرف می گه : نه. از سمت راستی اش می پرسه شما گرمتونه ؟ اون یکی هم می گه نه. بعد غضنفر بلند می گه : آقای خلبان هیچ کس گرمش نیست. اون پنکه سقفی رو خاموشش کن (پره های هلی کوپتر!)
لطیفه