آیناز - خنده بازار
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اطمینان به هرکس، پیش از آزمودنش [نشانه]درماندگی است . [امام علی علیه السلام]
خنده بازار
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عکس تیم فوتسال پویا و تلاشگران

عکس دسته جمعی از تیم فوتسال مرکز مهارت های حرفه ای پویا و تلاشگران بیرجند:از راست به چپ، آقای سید محمد حسینی(مربی)، آقای حسن زارع، آقای اسماعیل آرمیون ،  آقای سید محمد حسینی ،  آقای علیرضا عشقی نژاد ،  آقای علیرضا یعقوبی،  آقای یوسف سالاری ، نشسته از راست به چپ  آقای علی اصغر میرمحرابی ، آقای عباس اصغری



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( چهارشنبه 87/8/29 :: ساعت 10:27 عصر )
»» سینه بند

نمی داند سینه بند ببندد یا نه . شلوار جین به پا همانطور جلوی آینة نیم قد ایستاده و به خودش نگاه می کند . طوری ایستاده که فقط نیمی از سینه های کوچکش پیداست . آرام کمرش را صاف می کند ، کمی ، و نوکِ صورتی رنگ پستان هایش پیدا می شوند . نفسش بند می آید . تکان نمی خورد . بی حرکت دست دراز می کند ، آرام ، و نوک انگشت هایش را می گذارد روی آینه . سرد است .

اینجا ؟ دستش داغ است . نه . اینجا چی ؟ درد داره ؟ نه . بله . یه کمی . با سر انگشت ها فشار می دهد : اینجا چی ؟ نفسش می گیرد . نمی تواند حرف بزند .
دستش را از روی آینه پس می کشد . آرام می چرخد و از روی تخت ، سینه بندِ سفیدِ توری اش را برمی دارد و پشت و رو دورِ کمرش حلقه می کند . قلابش را از جلو می بندد و یک دور می چرخاندش تا قلاب ، تنگ بیفتد روی مهره های پشتش . بعد آرنج ها را یکی یکی از حلقه های باریکش رد می کند و بندینک ها را با شستش روی شانه ها صاف می کند .
دوباره خودش را توی آینه نگاه می کند . با کفِ هر دو دستش ، سینه ها را بالا می آورد ، کمی ، و همانطور نگه می دارد .
کدوم سینه تون بیشتر درد می کنه ؟ این . چپ . نه ، راست . چه موقع هایی درد می گیره ؟ گاهی . شاید سینه بندتون تنگه ! نفسش می گیرد . تنش داغ می شود
پلیور زرشکی اش را می پوشد و دستة موهای بلندش را از پشتِ یقه اش بیرون می کشد . رژ صورتی اش را روی لب ها می مالد و آنقدر خم می شود که لب ها توی آینه درشت می شوند .
تو دیوونه ای سمیرا ! نمیای ؟ نه . نیا ، به جهنم . واقعاً می ری ؟! مگه چیه ؟ کِیف داره .
مانتوی سفیدِ تنگش را می پوشد و با مداد روی کاغذی برای مادرش یادداشت می نویسد و می چسباند روی درِ یخچال : « مامان من رفتم کلاس . نگران نباشید لطفن . »
نم نم باران می بارد . توی خیابان برای تاکسی ای دست بلند می کند : مستقیم .
_ تا کجا خانم ؟
نمی داند . و باز می گوید مستقیم .
از پنجرة تاکسی تمام تابلوها را نگاه می کند : پیتزا تک . مانتو صدف . گل فروشی نسترن . لوازم یدکی پیکان ، رنو ، پراید . بانک صادرات . داروخانه . ساختمان پزشکان ...
_ آقا همین جا نگه دارید !
پیاده می شود . از شیشة تاکسی بقیة پولش را که می گیرد دستش می لرزد .
جلوی تابلوها می ایستد : دکتر رازقی متخصص اطفال . دکتر برومند زنان و زایمان . متخصص چشم ، دکتر احمدی ... چشم چشم می کند تا سر آخر می بیند : دکتر آشفته جراح عمومی ، گوارش ، تیرویید ، پستان .
روسری اش خیس می شود . خیس می شود از باران .
از پله ها بالا می رود . اول تند ، بعد آرام .
دست مو ول کن ! بیا . من می ترسم ! ترس نداره که .
چند نفری در سالن نشسته اند . منتظرند . هیچکس را نمی بیند . همانجا می ایستد ، تکیه به دیوار . زنی اشاره می کند : اینجا جا هست خانم !
کنارش می نشیند . حس می کند همه دارند به او که تازه آمده نگاه می کنند . به کفش ها نگاه می کند و شلوارهای گِلی . پاهایش را جمع می کند .
می خواهد برگردد و از پله ها برود پایین اما همانطور می نشیند . می خواهد برگردد و به پله ها فکر می کند ... اما همانطور می نشیند .
نوبتش که می شود منشی صدایش می کند . بلند می شود ، آهسته ، به سمت منشی می رود و برگه ای را از دستش می گیرد .
_ بفرمایید تو !
می خواهد چیزی بگوید اما منصرف می شود . در را که باز می کند ، روپوشِ سفیدی را می بیند که روی صندلی راحتی نشسته . می گوید سلام .
_ بفرمایید .
وقتی می نشیند موهای یکدست سفیدِ دکتر را می بیند و عینکِ ضخیمش را .
دست هایش داغ است . سرش نزدیکِ پستان های اوست . به موهای سیاهش نگاه می کند . با سر انگشت ها فشار می آورد . نفسش می گیرد ... چشم هایش را می بندد .
_ پرسیدم ناراحتی تون چیه خانم ؟
_ من ... ( می لرزد ) درد دارم ... ( می لرزد ) سینه هام گاهی درد می گیره .
_ چه جور دردی ؟
_ فکر کنم ... نمی دونم . فقط درد داره .
_ برید روی تخت معاینه تون کنم .
دست هایش می لرزد . پلیورش را بالا می زند ، کمی ، و منتظر می ماند . تنش گـُر می گیرد . حس می کند نفسش بند آمده ... دکتر می آید .
_ لخت شید لطفاً .
دوباره می رود . هر کاری می کند قلابش باز نمی شود . باز نمی شود . باز می شود . نفسش را رها می کند . دکتر دوباره می آید .
_ درد کدوم قسمته ؟ چپ یا راست ؟
_ راست . نه ، چپ .
_ اینجا ؟
_ نه .
_ اینجا چی ؟
_ نه . بله .
دست های دکتر می گردند : اینها غده های چربیه . طبیعیه .
دست هایش می گردند . گرم است . سرانگشت ها فشار می دهند . چشم هایش را می بندد . دهانش نیمه باز می ماند ... دکتر پرده را می کشد. چشم هایش را باز می کند. دکتر می نشیند پشت میزش .
_ چیزی نیست خانم . سینه ها کاملاً طبیعیه . با این حال برای اطمینان بیشترِ خودتون ، می تونید ماموگرافی کنید .
روی کاغذی چیزهایی می نویسد . حتماً بد خط است . سر بلند می کند: سینه بندِتون تنگ نیست ؟
نفسش بند می آید . بلند می شود . برگه را می گیرد و از اتاق ، از سالن ، از پله ها پایین می رود .
توی خیابان نفسش را بیرون می دهد . گرمش است . باران می بارد . برگه را از کیفش در می آورد . تماشایش می کند . پاره اش می کند . باران می بارد هنوز . خیس می شود . خنک می شود . سردش می شود .
برای تاکسی ای دست بلند می کند : مستقیم .
_ تا کجا خانم ؟
نمی داند . و باز می گوید مستقیم ...

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( چهارشنبه 87/8/29 :: ساعت 10:7 عصر )
»» اس ام اس با ترجمه sms

اگه گفتی شباهت زن با گردباد چیه؟جفتشون اول که میان با هیجان وارد زندگیت میشن و جفتشون موقع رفتن, خونه, ماشین و همه زندگیتو با خودشون میبرن

 

 

age gofti shabahate zan ba gerd bad chie?

 

jofteshoon aval ke mian ba hayajan varede zendegit mishan, va jofteshoon moghe raftan , khone , mashin va hame zendegito ba khodeshon mibaran

***

اگه تیتر روزنامه ها رو خوندی که فرار مغزها،

 

بهت حق میدم که ناراحت بشی و گریه کنی،

 

چون من دارم از ایران میرم !!!

 

 

age titre rooz name haro didi ke neveshte farae maghz ha

 

behet hagh midam ke narahat beshi va gerye koni

chon man daram az iran miram !

--------------------------------------------------------------------------------

 

 

ترکه رنگ می زنه ثبت احوال، می گه ببخشید اونجا ثبت احواله؟ می گن بله... می گه من امروز حالم خوبه، لطفا ثبتش کنید.

 

 

ghazanfar zang mizane sabte ahval , mige bebakhshid onja sabte ahvale ?

migan : bale , mige man emroz halam khobe lotfan sabtesh konid

***

 

دیشب سر شام برق ما رفت که رفت

 

اوضـــاع من و عیــال من شد هشـلفت !

 

در سر ســفره چراغ گردســـوزی بنــــهاد

 

یعنـــی به میان سـفره مان آمده نفت !!!

 

 

dishab sare sham barghe ma raft ke raft

ozae manoayal shod hachal haft

dar sare softe cheraghe gerd soozi benahad

yani be miane sofre man amade naft  !!!

***

طبق آخرین اخبار رسیده برق دیگه نمیره ! فقط در بعضی مواقع میــــاد !!!

 

 

tebghe akharin akhbare eside bargh dige nemire ! faghat dar bazi mavaghe miad !

 

***

 

سلام از برنامه 90 مزاحمتون میشم می خواستم بگم شما بهترین گل سال انتخاب شدید!

 

 

salam az barname 90 mozahemetoon misham mikhastam beam shoma behtarin gole sal entekhab shodid !

 

***

زمین ممکنه متوقف بشه ? پرنده ها ممکنه از حرکت باز بایستند ، شمع ها ممکنه ذوب شوند? ماهیها ممکنه دیگه شنا نکنند،

 

قلب ها ممکنه از تپیدن بایستند ? اما ?مغز تو هیچوقت از حرکت نمی ایسته ? چون هیچ وقت اصلا شروع به کار نکرده !!!

 

 

zamin momkene motevaghef beshe , parande ha momkene az harkat baz istand, sham ha momkene zob shavand, mahi ha momkene dige shena nakonand

 

ghalb ha momkene az tapidan beistand , amma , maghze to hich vaght az harkat nemi iste . chon aslan shoroo be kar nakarde !

 

 

-------------------------------------------------------------------------------

 

میگن : گوشه آسمون نوشته ? هرکی یارش خوشگله ? جاش تو بهشته . خدائیش چه شانسی داریاااااا  مفتی مفتی داری میری بهشت !!!

 

 

migan : goshe asemoon neveshte , har ki yaresh khoshgele , jash to beheshte

 

khodaiish che shansi daria !!! mofti mofti dari miri behesht



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 87/8/24 :: ساعت 7:52 عصر )
»» جدیدترین جوک ها

*معلم : سعید! دو تا حیوان دو زیست نام ببر.
سعید : قورباغه و برادرش.

 

*اولی :  از بس استراحت کردم، خسته شدم.
دومی : خب یک کم استراحت کن.

 

*اولی : یک روز به یک شیر حمله کردم و دمش را بریدم.
دومی :
 
پس چرا سرش را نبریدی؟
اولی :
  آخر قبل از من، یک نفر دیگر سرش را بریده بود.

 

* به یارو میگن چرا خودترو به سپر ماشین میمالی مگه می خوام اوقات فراغتم سپری بشه

 

*یه معتاد 2 تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت میکشید ازش میپرسن چرا 2 تا سیگار میکشی میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه بعد از یه مدتی میبینن همون معتاد یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتمادوستت از زندان ازاد شده میگه نه خودم ترک کردم

 

* حوا وقتی زن آدم شد 5 تا شانس نسبت به بقیه زنهای الان داشت 1.مادر شوهر نداشت 2.خواهر شوهر نداشت 3.هوونداشت 4.جاری نداشت 5.شوهرش آدم بود

 

* نتیجه جالبی به دست آمد از این قرار سوال : نظر خودتون رو راجع به راه حل کمبود غذا در سایر کشورها صادقانه بیان کنید؟ و کسی جوابی نداد... چون در آفریقا کسی نمی دانست غذا یعنی چه؟ در آسیا کسی نمی دانست نظر یعنی چه؟ در اروپای شرقی کسی نمی دانست صادقانه یعنی چه؟ در اروپای غربی کسی نمی دانست کمبود یعنی چه؟ در آمریکا کسی نمی دانست سایر کشورها یعنی چه؟؟؟؟

 

* کشتی درحال غرق شدن بود . ناخدا فرمان خروج از کشتی را صادر کرد . مردها برای خروج هجوم آورده بودند. ناخدا مانع خروج مردها شد و گفت: خجالت بکشید حق تقدم با زنان است . زنان بسیار خوشحال شدند و ضمن تشکر از ناخدا به خاطر رعایت حق خانم ها یکی یکی از کشتی خارج شدند... پنج دقیقه بعد ناخدا گفت : آقایان بفرمائید پیاده شوید کوسه ها به اندازه کافی سیر شدند .

 

* یارو از تاکسی پیاده میشه درو محکم می بنده می گه پدر سگژ خودتی. راننده می گه من که چیزی نگفتم. یارو می گه بعدا که می گی.

 

* یارو داشته نوار خالی گوش میکرده گریه میکرده میگن چرا گریه میکنی؟میگه دلم واسه خوانندش میسوزه لال بوده.

 

* به غضنفرمیگن پاشو سحره. میگه بزار بخوابم.خودم فردا بهش زنگ میزنم.

 

* به رشتی میگن روی هم رفته شما چند تا بچه دارید
میگه: ما رو هم نرفته 4 تا بچه داریم.

 

*یه روز ترکه میره عروسی تو عروسی برف شادی میزنن
ترکه سرما میخوره.

 

* ترکه میره مکه برعکس همه طواف میکنه... بهش میگن
چرا برعکس طواف میکنی؟ میگه شما از اون ور دنبالش کنین
من از این ور میگیرمش.

 

* ترکه میمیره، عکسشو نداشتن رو قبرش بزارن تا گردن دفنش می کنن.

 

* قزوینیه کنار زمین فوتبال خوابیده بوده، بهش میگن:
پاشو برو تو زمین، بازیشروع شده. میگه: من برانکاردم.

 

*   به معتادی گفتند با 45 و 46 و 47 و 48 جمله بساز. گفت : چلا پنجه می کشی؟ چلا شیشه می شکنی؟ چلا هف نمی زنی ؟ چلا هشتی ناراحت؟

 

*ترکه آشغال میره تو چشمش , سر ساعت 9 میشینه دم در

 

* ترکه میخواسته گردو بشکنه , گردو رو میزار زیر پاش با آجر میزنه تو سرش.

 

* ترکه شب بلال میخوره تا صبح اذان میگه.

 

* ترکه دنبال دو تا دختر میکنه ازشون جلو میزنه.

 

* به ترکه میگن نظرت درباره ی زلزله ی بم چیه ؟ میگه والا این زلزله مشت محکمی بود به دهن آمریکا.

 

* ترکه میره بهشت زیر پای مادرا له میشه.

 

*سازمان سنجش اعلام کرد:هیچ قزوینیی حق نداره پشت کنکور بمونه .

 

* ترکه میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. ترکه هم رو کمربندش مینویسه: به زودی در این مکان یک عدد موبایل افتتاح خواهد شد.

 

* یه ترکه با کلید گوششو تمیز میکنه گردنش قفل میشه.

 

* رشتیه بچه شو میندازه بالا میگه بگو بابا میگه اصغر اقا اکبر اقا مش قربون.

 

* به ترکه میگن با قیمت جمله بساز میگه مامان چقدر قیمت خوشمزه بود.

 

* ترکه داشته به زور زنشو می کرده توی یخچال ازش می پرسن برای چی این کارو می کنی میگه میخوام فاسد نشه.

 

* ترکه چراغ جادو پیدا میکنه بعد از اینکه غولش در اومد به ترکه گفت یه آرزو کن تر که می گه خلیج فارس و آسفالت کن غوله می گه سخته یه آرزو ی دیگه کن ترکه میگه من و آدم کن غوله می گه ولش میرم همون خلیج فارس و آسفالت کنم.

 

* به یارو می گن با گوهر جمله بساز ، می گه : توی گه هر وقت منو می بینی می گی جمله بساز.

 

*  به ترکه میگن چرا ترکی. میگه چیه ایدز که نداریم خوب میشیم.

 

* معلم میگه: پنج تا حیوان درنده نام ببر میگه : دو تا ببر 3 تا شیر.

 

* ترکه مییاد تهرون به یه دختره گیر میده میگه اسمت چیه ! میگه پروانه بهم میگن پری ... ترکه : منم چرا غعلی بهم میگن لوستر ....

 

* ترکه می‌خواسته گردو بشکنه، گردو رو میگذاره زیر پاش، با آجر میزنه تو سرش.

 

*ترکه جونش به لبش می رسه.....تف میکنه میمیره.

 

* ترکه با هواپیما میاد تهران، تو فرودگاه به رفیقش میگه: اگه میدونستم اینقدر نزدیکه با ماشین میومدم.

 

* ترکه برف پاکن ماشینش رو میزنه ، هیپنوتیزم میشه.

 

* ترکه میره نماز جمعه ، جو میگیرش ، موج مکزیکی میاد.

 

* ترکه می ره ورزشگاه موج مکزیکی میان غرق می شه.

 

* ترکه یه سکه قدیمی پیدا میکنه , روش نوشته بوده 120 سال قبل از میلاد مسیح.

 

* ترکه دفترخاطراتش پر میشه میندازتش دور.

 

* ترکه یه چراغ جادو پیدا میکنه غولش میاد بیرون میگه3 تا آرزو بکن . ترکه میگه اول یه پراید میخوام . غول بهش میده . ترکه میگه دومیشم پراید بده . غول بهش میده . ترکه میگه سومیشم یه پراید بده . غوله بهش میده و آخر سر میپرسه حالا این 3 تا پراید و میخوای چه کار ؟ ترکه میگه میخوام بفروشم یه زانتیا بخرم.

 

* ترکه ادعای پیامبری می کنه بهش میگن معجره ات چیه ؟ میگه : ق ق ق.

 

* ترکه به خدا میگه خدایا 1000000 سال برات چقدره ؟ خدا میگه ؟ 1دقیقه. ترکه باز میگه :خدا1000000 یورو برات چقدره؟ خدا میگه 1 پنی . ترکه میگه پس یه پنی به من بده , خدا میگه 1 دقیقه واستا.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 87/8/24 :: ساعت 7:52 عصر )
»» عذر خواهی نیکبخت واحدی از ملت ایران

عذر خواهی نیکبخت از ملت ایران

نشست کمیته‌ی انضباطی در خصوص رسیدگی به تخلف علیرضا واحدی‌نیکبخت در محل این کمیته برگزار شد و این بازیکن در برابر اتهامات وارده به دفاع از خود پرداخت.

به گزارش ایسنا، در ابتدای این نشست، مجتبی شریفی رییس کمیته‌ی انضباطی فدراسیون فوتبال با اشاره به گزارش سرپرست تیم ملی فوتبال درباره حضور علیرضا واحدی‌نیکبخت همراه با تیم ملی در فرودگاه بین‌المللی امام خمینی و همچنین بازگشت ناگهانی او به بهانه آوردن پاسپورت به هتل المپیک و سپس عدم برقراری ارتباط مجدد با مسئولان تیم ملی و همچنین اتهام تمرد از حضور در تیم ملی فوتبال توضیحاتی را به نیکبخت واحدی ارائه کرد و خواهان دفاع این بازیکن از خود شد.

*** دفاعیات واحدی نیکبخت...

در ادامه علیرضا ‌نیکبخت واحدی ماجرا را بدین شرح بیان کرد: ساعت 20:30 دقیقه جمعه "ابراهیمی" سرپرست تیم ملی با من تماس گرفت و از من خواست ساعاتی بعد - در ساعت 1:30 بامداد شنبه- با گذرنامه خود در هتل المپیک حاضر شوم، من نیز همین کار را انجام دادم، اما زمانی که قصد داشتم گذرنامه خود را به مسئولان تیم ملی تحویل دهم متوجه شدم که گذرنامه‌ی همراهم مربوط به اقامت من در کشور امارات است و به واسطه‌ی ویزای سه ساله امارات، آن را در اختیار دارم، در واقع این پاسپورت را به جای پاسپورت اصلی خود به اشتباه همراه آورده بودم که به همین دلیل از مسئولان تیم ملی اجازه خواستم تا برای گرفتن پاسپورت اصلی خود اقدام کنم.

وی افزود: زمانی که به هتل المپیک رسیدم تنها ابراهیمی و مازیار زارع را دیدم و به سرعت سوار اتوبوس تیم ملی شدم. در آن زمان حتی من، علی دایی سرمربی تیم ملی را که در جلوی اتوبوس نشسته بود ندیدم، پیش از آنکه برای برداشتن پاسپورت از اتوبوس پیاده شوم، ساک وسایل خود را به مازیار زارع دادم و با اطلاع به ابراهیمی بلافاصله با در اختیار گرفتن خودرویی برای گرفتن پاسپورتم که در اختیار باشگاه پرسپولیس بود، هتل المپیک را ترک کردم و حتی قرار شد اگر پلیس این ماشین را متوقف کرد من خود تمامی جریمه‌های آن را تقبل کنم.

واحدی نیکبخت در پاسخ به سوال رییس کمیته انضباطی پیرامون دلیل پاسخ ندادن به تماس‌های سرپرست تیم ملی به دلیل دایورت کردن گوشی و همچنین خاموش کردن تلفن همراه خود نیز گفت: گوشی من دارای سیستمی است که پس از 10 ثانیه اگر به آن جواب ندهم پیغام دایورت شدن را می‌دهد و در آن زمان به دلیل آنکه گوشی در جیب من بود و صدای آن را نیز قطع کرده بودم متوجه تماس‌ها نشدم و دایورت شدن گوشی من نیز خودکار صورت می‌گرفت.

به گزارش ایسنا، نیکبخت واحدی با در اختیار گرفتن گوشی یکی از خبرنگاران و تماس با گوشی خود به صورت عملی نحوه دایورت شدن گوشی‌اش را نشان داد.

مهاجم پرسپولیس افزود: پس از مدتی شارژ گوشی من تمام شد و دلیل خاموش شدن گوشی من نیز همین موضوع بود، متاسفانه در آن زمان هیچ وسیله‌ای برای تماس با سرپرست تیم ملی نداشتم تا این موضوع را که پاسپورتم در باشگاه پرسپولیس است را به او اطلاع دهم.

واحدی نیکبخت تاکید کرد: قبول دارم که اشتباه رخ داده است؛ اما تمامی این اشتباهات سهوی بوده و من بازیکنی نیستم که بخواهم از تیم ملی فرار کنم.

وی درباره علت نیاوردن گذرنامه خود به همراه‌اش و در اختیار نگرفتن آن از باشگاه پرسپولیس نیز گفت: زمانی که من برای آوردن گذرنامه‌ام باز گشتم ساعت چهار صبح بود و گذرنامه نیز داخل باشگاه پرسپولیس بود من حتی با خوردبین سرپرست تیم فوتبال پرسپولیس تماس گرفتم که او به من گفت چگونه ساعت چهار صبح من گذرنامه را از باشگاه به تو برسانم.

واحدی نیکبخت تصریح کرد: گذرنامه تمامی بازیکنان همواره در اختیار باشگاه است و گذرنامه من نیز در باشگاه پرسپولیس بود که در این زمینه مصطفوی مدیرعامل باشگاه و محمود خوردبین سرپرست تیم حاضر هستند این موضوع را تایید کنند.

شریفی رییس کمیته انضباطی نیز در این زمان تاکید کرد که درباره این گفته‌های نیکبخت واحدی از باشگاه پرسپولیس استعلام خواهد کرد.

واحدی نیکبخت در ادامه دفاعیات خود گفت: هیچ‌گاه به دنبال فرار کردن از تیم ملی نبودم و همواره به پیراهن تیم ملی عشق ورزیده و به بازی کردن برای تیم فوتبال کشورم افتخار می‌کنم. بی‌تردید حضور در تیم ملی آرزوی هزاران بازیکن است و بازیکنان بسیاری بودند که دوست داشتند به جای نیکبخت واحدی در تیم ملی باشند، بنابراین چرا باید فرصت به این خوبی را از دست بدهم و تیم ملی را همراهی نکنم.

وی افزود: خدا می‌داند که تمامی اشتباهات رخ داده سهوی بوده است و من نیز به دلیل این اشتباهات بسیار ناراحت هستم، البته تصور نمی‌کردم این موضوع تا این اندازه بزرگ شود چرا که محمد محمدی دروازه‌بان تیم ملی نیز به دلیل آنکه گذرنامه‌اش در آلمان بود نتوانست تیم ملی را همراهی کند اما نمی‌دانم چرا در مورد من این صحبت‌ها به وجود آمد.

بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس تهران درباره شائبه‌ی اختلاف نظرش با فرد خاصی در تیم ملی نیز گفت: به هیچ عنوان در تیم ملی با کسی مشکلی ندارم. علی دایی به من لطف کرده است و من را به تیم ملی دعوت کرده و به همین دلیل از او سپاسگزارم؛ بی‌تردید کوچک‌ترین فکر و تصمیمی برای فرار از بازی برای تیم ملی و یا ساختن داستانی برای این کار نداشتم و بی‌تردید برای من باعث افتخار خواهد بود که با پیراهن تیم ملی به میدان بروم. من از سال 76 که به تیم ملی دعوت شدم همواره با تمام توان در خدمت تیم ایران بودم و سابقه‌ی 70 بازی ملی و 30 گل ملی را نیز در پرونده دارم، بی‌تردید این کارنامه من را از اتهام تمرض از حضور در تیم ملی مبرا می‌کند. من همواره برای تیم ملی کوشش کردم و حتی در مقطعی پس از بازی مقابل امارات زمانی که به دلیل مسائل شخصی نمی‌توانستم در تیم ملی بازی کنم این موضوع را به سرمربی تیم اطلاع دادم و از او اجازه گرفتم.

به گزارش ایسنا، واحدی نیکبخت ادامه داد:‌ بی‌تردید این بار نیز اگر مشکلی برای حضور در تیم ملی فوتبال داشتم این موضوع را به سرمربی تیم اطلاع می‌دادم و دیگر برای همراهی تیم به هتل المپیک نمی‌رفتم من حتی تا پای پرواز و در فرودگاه نیز رفتم و همین موضوع نشان می‌دهد که من قصد داشتم تیم ملی را همراهی کنم و بی‌تردید اگر مشکلی در این زمینه وجود داشت بار دیگر آن را به سرمربی تیم ملی اطلاع می‌دادم.

وی تصریح کرد: از نظر آمادگی جسمانی در بهترین شرایط قرار داشتم و دلیل این موضوع نیز به ثمر رساندن 9 گل در لیگ برتر است و هیچ موضوع خاصی نبود که بخواهم برای ‌آن بهانه بتراشم و تیم ملی را همراهی نکنم.

بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس تهران ادامه داد: حتی در زمان حضور امیر قلعه‌نویی در تیم ملی نیز با وجود مسائلی که از زمان باشگاه استقلال به وجود آمده بود، در خدمت تیم ملی بودم. البته در استقلال نیز رابطه من و قلعه‌نویی رابطه‌ی پدر و فرزندی بود اما در هر صورت مشکلاتی به وجود آمد، با این حال زمانی که قلعه‌نویی من را به تیم ملی دعوت کرد با جان و دل به تیم ملی آمدم و تمام توان خود را برای تیم ایران گذاشتم.

وی افزود: من هیچ مشکلی با سرمربی تیم ملی ندارم و علی دایی را همواره فردی دلسوز و یکی از سرمایه‌های فوتبال کشور می‌دانم.

واحدی نیکبخت در ادامه تاکید کرد: به دلیل این اشتباه خود از تمامی ملت ایران عذرخواهی کرده همچنین از علی‌آبادی رییس سازمان تربیت بدنی که مانند پدر من بوده و متولی باشگاه پرسپولیس نیز هست و همچنین تاج رییس کمیته‌ی تیم‌های ملی نیز عذرخواهی می‌کنم که بی‌تردید اگر در این جلسه بود و حرف‌های من را می‌شنید او نیز به من حق می‌داد. همچنین از علی دایی سرمربی تیم ملی ایران نیز عذرخواهی می‌کنم، اگر علی دایی بار دیگر من را به تیم ملی دعوت کند با تمام توان در خدمت تیم ایران خواهم بود و در غیر این صورت نیز برای تیم ملی آرزوی موفقیت می‌کنم.

وی در پاسخ به سوال کمیته انضباطی پیرامون در اختیار داشتن گذرنامه از سوی سایر بازیکنان باشگاه پرسپولیس نیز گفت: کریم باقری به دلیل سفر خانوادگی به دوبی که یک ماه پیش صورت گرفته گذرنامه‌اش در اختیارش بود و درباره مازیار زارع نیز اطلاعی ندارم.

واحدی نیکبخت درباره واکنش رسانه‌ها به این موضوع نیز گفت: در هر صورت کمی بیش از اندازه این موضوع بزرگ شد و برخی از مسائلی که مطرح شد واقعیت نداشت، با این حال از خبرنگاران نیز تشکر می‌کنم چرا که خبرنگاران ما همواره بسیار زحمت‌کش هستند و در این باره نیز آن‌ها به خوبی به موشکافی موضوع پرداختند.

وی در پایان گفت: باز هم تاکید می‌کنم که به هیچ عنوان قصد فرار از بازی برای تیم ملی را نداشته و همواره با جان و دل در خدمت تیم ایران هستم و بی‌تردید تعصب ملی من از هر کسی بیشتر است و به دلیل اشتباهی که رخ داده از تمامی مردم ایران، مسئولان ورزش، فدراسیون و تیم ملی فوتبال عذرخواهی می‌کنم اما باور کنید این اشتباه سهوی بوده است.

به گزارش ایسنا، در پایان این نشست رییس کمیته‌ی انضباطی اعلام کرد با توجه به دفاعیات نیکبخت واحدی و همچنین پس از گرفتن استعلام‌هایی در همین رابطه رای نهایی خود را پیرامون وضعیت این بازیکن ملی‌پوش و باشگاه پرسپولیس تهران اعلام خواهد کرد

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( چهارشنبه 87/8/22 :: ساعت 10:58 عصر )
»» اس ام اس عاشقانه

با وفا باشی، جفایت می کنند. بی وفایی کن، وفایت می کنند. مهربانی گر چه آیینی خوش است، مهربان باشی، رهایت می کنند...

 

دوست داری بگم میخوام هرروز صبح باصدات بیدارشم بعدبهت بگم باساعتم بودم؟دوست داری بگم چرارفتی بعدبفهمی بابرق بودم؟دوست داری بگم هرجا باشی پیدات می کنم بعدبفهمی بادسته کلیدم بودم؟دوست داری بگم دوستت دارم بعد فکرکنی... نه دیگه،این دفعه باخودت بودم!

 

نگو هرگزخداحافظ که ازتنهایی بیزارم/زپیش من نروهرگزکه من تنها تورا دارم!

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( چهارشنبه 87/8/22 :: ساعت 10:49 عصر )
»» اس ام اس جدید

Bottom of Form

Top of Form

 

باتوجه به تفاوت نرخ Sms فارسی and engelisi این sms

 

Only for

 

گیج نمودن

 

Computere

 

مخابرات

درتشخیص هزینه این sms

 

ارسال شده است و ارزش digari ندارد.

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

ماه مبارک رمضـان بر همه ی مـسلمین جهـان مـبارک باد

 

حتی تو عزیزم که اصلاْ روزه نمی گیری!!!

 

 

mahe mobarake ramezan bar hameye moslemine jahan mobarak bad

 

hatta to azizam ke aslan rooze nemigiri !

--------------------------------------------------------------------------------

فرستنده: من

 

دلیل: محبت

 

هدف: خوشنودیت

 

نتیجه: 13 تومان ضرر فقط به خاطر تو

 

ferestande : man

 

dalil : mohabbat

 

hadaf: khoshnoodie to

 

natije: 13 toman zarar faghat be khatere to !

 

--------------------------------------------------------------------------------

میخواستم برات بمیرم

 

اما خودت که می دونی پهلوانان هرگز نمی میرند !

 

mikhastan barat bemiram

 

amma khodet midooni pahlavanan hargrez nemimirand !

 

***

در پی نتیجه نگرفتن در المپیک اعلام شد قهرمانان اصلی شهدای اسلام و انقلابند!!!:

 

dar peye natije nagereftan dar olampik elam shod:

 

ghahramanane asli shohadaye eslam va enghalaband !



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( دوشنبه 87/8/6 :: ساعت 3:49 عصر )
»» اس ام اس با ترجمه sms

اگه گفتی شباهت زن با گردباد چیه؟جفتشون اول که میان با هیجان وارد زندگیت میشن و جفتشون موقع رفتن, خونه, ماشین و همه زندگیتو با خودشون میبرن

age gofti shabahate zan ba gerd bad chie?

jofteshoon aval ke mian ba hayajan varede zendegit mishan, va jofteshoon moghe raftan , khone , mashin va hame zendegito ba khodeshon mibaran

 ***

 اگه تیتر روزنامه ها رو خوندی که فرار مغزها،

بهت حق میدم که ناراحت بشی و گریه کنی،

چون من دارم از ایران میرم !!!

 

age titre rooz name haro didi ke neveshte farae maghz ha

behet hagh midam ke narahat beshi va gerye koni

 chon man daram az iran miram !

 --------------------------------------------------------------------------------

ترکه رنگ می زنه ثبت احوال، می گه ببخشید اونجا ثبت احواله؟ می گن بله... می گه من امروز حالم خوبه، لطفا ثبتش کنید.

 

ghazanfar zang mizane sabte ahval , mige bebakhshid onja sabte ahvale ?

 migan : bale , mige man emroz halam khobe lotfan sabtesh konid

***

دیشب سر شام برق ما رفت که رفت

اوضـــاع من و عیــال من شد هشـلفت !

در سر ســفره چراغ گردســـوزی بنــــهاد

یعنـــی به میان سـفره مان آمده نفت !!!

dishab sare sham barghe ma raft ke raft

 ozae manoayal shod hachal haft

 dar sare softe cheraghe gerd soozi benahad

 yani be miane sofre man amade naft  !!!

 ***

 طبق آخرین اخبار رسیده برق دیگه نمیره ! فقط در بعضی مواقع میــــاد !!!

tebghe akharin akhbare eside bargh dige nemire ! faghat dar bazi mavaghe miad !

***

سلام از برنامه 90 مزاحمتون میشم می خواستم بگم شما بهترین گل سال انتخاب شدید!

salam az barname 90 mozahemetoon misham mikhastam beam shoma behtarin gole sal entekhab shodid !

***

زمین ممکنه متوقف بشه ? پرنده ها ممکنه از حرکت باز بایستند ، شمع ها ممکنه ذوب شوند? ماهیها ممکنه دیگه شنا نکنند،

قلب ها ممکنه از تپیدن بایستند ? اما ?مغز تو هیچوقت از حرکت نمی ایسته ? چون هیچ وقت اصلا شروع به کار نکرده !!!

 

zamin momkene motevaghef beshe , parande ha momkene az harkat baz istand, sham ha momkene zob shavand, mahi ha momkene dige shena nakonand

ghalb ha momkene az tapidan beistand , amma , maghze to hich vaght az harkat nemi iste . chon aslan shoroo be kar nakarde !

-------------------------------------------------------------------------------

میگن : گوشه آسمون نوشته ? هرکی یارش خوشگله ? جاش تو بهشته . خدائیش چه شانسی داریاااااا  مفتی مفتی داری میری بهشت !!!

 

migan : goshe asemoon neveshte , har ki yaresh khoshgele , jash to beheshte

khodaiish che shansi daria !!! mofti mofti dari miri behesht

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( جمعه 87/7/19 :: ساعت 11:2 عصر )
»» اس ام اس باحال

 

میدونی فرق تو با فندق چیه؟ فندق یه مغز کوچولو داره ولی تو اونم نداری!

***

اون چیه که از گل بهتره؟ از حوری قشنگ تره؟ از دنیا با ارزش تره؟ از فرشته پاک تره؟ . . . واقعا که!!! تو هنوز منو نشناختی؟؟؟؟

***

الهی من خورشید بشم تو ماه.......که تا قیامت ریختتو نبینم

***

غضنفر داشته دعا می کرده: خدایا منو نیامرز!
ازش می پرسن چرا این جوری دعا می کنی؟ می گه دارم شکسته نفسی می کنم!

***

ببخشید از فدراسیون تکواندو مزاحمتون میشم، میشه جفت پا برم تو قلبتون

***

به غضنفر میگن لپ لپ می خری؟
 میگه : آره ! میگن حالا جایزه هم توش داره؟
میگه فکر نمی کنم ،‌من لپ لپ رو واسه کیفیتش می خرم !!!

 ***

به غضنفر میگن میزان تحصیلات ؟ میگه PHD میگین یهنی چی ؟ میگه:
Passed Highschool with Difficulties

***

دولت برای کاهش قیمت تخم مرغ به خروس های ولگرد وام ازدواج میدهد !!!

***

به غضنفر میگن کدوم حیوان همه آدم هارو میشناسه؟ میگه گوسفند میگن چرا؟ میگه آخه هرکیو میبینه میگه باااااااه

***

از غضنفر میپرسن دلیل اینکه همه ماشین ها پشت ماشین عروس بوق میزنن چیه؟
میگه :‌می خوان اینو بگن: اونی که هیچ وقت نمی داد ،‌ دیدید داد ، دیدید داد !

***

غضنفر لکنت زبون داشته بهش میگن همیشه زبونت میگیره؟ میگه نه فقط وقتی حرف میزنم

***

از یه غضنفر میپرسن : شما (ک)چه طور تلفظ میکنید؟ غضنفر میگه:ما(ک) 4 جور تلفظ میکنیم 1.یه ک که ک تلفظ میشود مثل:کلافه 2.یه ک که چ تلفظ میشود مثل:بانچ (بانک) 3.یه ک که خ تلفظ میشود مثل:تراختور(تراکتور) 4.یه ک که اصلا" تلفظ نمیشود مثل:اقای دوه تور (اقای دکتر)

***

غضنفر زنگ می زنه ثبت احوال، می گه ببخشید اونجا ثبت احواله؟ می گن بله... می گه من امروز حالم خوبه، لطفا ثبتش کنید.

 ***

اگه تیتر روزنامه ها رو خوندی که فرار مغزها،
 بهت حق میدم که ناراحت بشی و گریه کنی،
 چون من دارم از ایران میرم !!!

***

متلک سال 87 : هندونه بیار قاچ کنم لباتو بیار ماچ کنم

***

سلام از برنامه 90 مزاحمتون میشم می خواستم بگم شما بهترین گل سال انتخاب شدید!

***

دیشب سر شام برق ما رفت که رفت
اوضـــاع من و عیــال من شد هشـلفت !
در سر ســفره چراغ گردســـوزی بنــــهاد
یعنـــی به میان سـفره مان آمده نفت !!!

***

روزی کـه دلـم پیش دلت بود گرو <> دستان مـرا سخت فشردی کـه نرو

***

روزی که دلت به دیگری مایل شد <> کـفـشـان مـرا جفت نمودی که برو

***

تو صحرای قلبم تو تنها شتری

***

چشمهای درشت و زیبایت را که به من میدوزی و با لبهای زیبا اواز می خوانی احساس می کنم که بیش از همه عاشقت هستم تو زیباترین قورباغه ی این برکه ای

***

یارو از تاکسی پیاده میشه درو محکم می بنده می گه Pedar Sag خودتی. راننده می گه من که چیزی نگفتم. یارو می گه بعدا که می گی

***

تعرفه جدید اس ام اس مخابرات ایران:
1. اس ام اس لاتین 22 تومان
2. اس ام اس فارسی 8 تومان
3. اس ام اس عربی رایگان !
4. اس ام اس ترکی یه چیزی هم بهت میدن !!

***

غضنفر میره نونوایی ، یه 5 ریالی میده به نانوا، نانوا میگه 5 ریالی که نون نمیشه !
غضنفر میگه : صداشو در نیار من ماکسی میلیانوس هستم !!!

***

به غضنفر میگن وبا اومده . میگه : چیچی آورده ؟!!!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( سه شنبه 87/7/16 :: ساعت 5:14 عصر )
»» اس ام اس

به علت گرانی مواد شوینده ، از این پس نظافت یک پنجم ایمان است!

***

  آقایون وقتی میخوان کاری رو انجام بدن : اول خوب فکر میکنند.
 بعد به حرف دلشون گوش میکنن ، بعد به خدا توکل میکنن و ...در آخر کاری رو انجام میدن که زنشون میگه !!

  ***

 از شهرداری واحد سد معبر مزاحمتون میشم ، ببخشید مهربونیتون سد راه دلمون شده . . . !

  ***

اگر تو با من باشی ، چراغ خونه ام باشی
***
 اونقدر روشن خاموشت می کنم تا بسوزی!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیناز ( یکشنبه 87/7/14 :: ساعت 9:32 عصر )
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اس ام اس عاشقانه داغ
اس ام اس عاشقانه 1389
پیامک
اس ام اس عاشقانه و جملات عاشقانه
اس ام اس عاشقانه و عارفانه
اس ام اس عاشقانه داغ
اس ام اس عاشقانه 1389
پیامک
اس ام اس عاشقانه و جملات عاشقانه
اس ام اس عاشقانه و عارفانه
اس ام اس جدید آذر ماه | اس ام اس جالب
اس ام اس عاشقانه| آذر ماه88
اس ام اس جدید / جالب / سرکاری
*********موضوعه زنو و شوهر**********
فاله پرنده
[همه عناوین(251)][عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 4
>> بازدید دیروز: 134
>> مجموع بازدیدها: 679483
» درباره من

خنده بازار
آیناز
رنگارنگ ، جوک ، لطیفه ، عکس، هرچی دلت می خواد با تشکر: آرمیون

» پیوندهای روزانه

پرسش مهر 8 [136]
مسائل جنسی [1377]
روانشناسی آیناز [244]
[آرشیو(3)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
ترک[3] . دختر[2] . دختر خاله . دوست پسر . دوستی . دولت . سخنان حکیمانه . سرزمین . طلا . عروس . عشق . عید قربان . فوتبال . قلعه . مهربان . نظر . جیغ . جیگر . چهارشنبه . حسین فهمیده . حمام . خودکار . دانشجو . اس ام اس تبریک خنده دار عید قربان ، اس ام اس جدید برای تبریک عید . اسکندر . اصفهانی . امریکا . برو . بودا . بیرجند .
» آرشیو مطالب
عکس
متفرقه
اس ام اس و جوک
شعر
داستانه های جالب
دی 1387
آذر 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
اردیبهشت 1388
فروردین 1388
مهر 1388
خرداد 1388
آبان 1388
آذر 1388

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
عاشق آسمونی
لنگه کفش
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
انجمن تخصصی نرم افزارهای موبایل و اطلاعات کاربردی
کـــــلام نـــو
کلبه عشق
.: شهر عشق :.
**عاشقانه ها**
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
تنهاترین عاشق
ژئوماتیک
کتابدار فردا
حرفهای شیرین
فرهنگی
عدالت جویان نسل بیدار
غلط غو لو ت
دوزخیان زمین
شایگان♥®♥
عاشق دلباخته
ESPERANCE
سروش بهاری
همسفر عشق
OnlyPersPolis
افرایش صدای گوشی+راه کسب درآمد از اینترنت+عکس بازیگران خانم خارج
عمو اکبر
مشکی رنگه عشقه
lovlyworld
انذار فی کبرا11
کبوترانه
توهمات قرن 21
دیــار عـاشقـان
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
پرواز
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
((( بهترین سایت دانلود موزیک )))
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
پرسش مهر 9
خدمت رسانی
اس ام اس عاشقانه
شادی(زمزمه های دلتنگی)
شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
عاشقان پرسپولیس
به سوی حقیقت
دانلود Download
مرگ شب
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
Lovely
دنیا به روایت یوسف
جاده خدا
حمایت از ایران
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
مرا صدا کن شبی
محمد پرسپولیسی
یا ضامن آهو
diplomacy
دبیرستانیها
سایه
افسانه جومانگ

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان







» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب